بدون عنوان . دو

باقی راه را به متنفر بودن از نیویورک گذراند:گم نامی،هراس آمیزی حق به جانب آن،جیر جیر لوله های فاضلاب،چراغهای همیشه روشن،صدای بی وقفه پا،راه روی مترو و ...
از داستان کوتاه ارباب مصیبت از کاپوتی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر